آسیب های حاد دست و مچ در سنگنوردان باتجربه
مقدمه:
ورزش سنگنوردی در انگلستان در سال های اخیر گسترش فراوان یافته و جای خود را در بین مردم پیدا کرده است. همچون هر ورزش رقابتی یا تفریحی، سنگ نوردی نیز دارای طیفی از مصدومیتهای مرتبط با آن است. اعضای بدن برای بالا رفتن از یک دیوار یا سنگ به یک سری از حرکات گشتاوری تکراری نیاز دارن که تحت این حرکات، اگر دست یا مچ نیروی زیادی را تحمل کنند ممکن است باعث کشیدگی یا پارگی تاندون و رباط شود. از مصدومیت های مستقیم برای سنگ نوردان می توان به سقوط یا افتادن از سنگها را اشاره کرد و البته لازم به ذکر است که بیش از نیمی از مصدومیتها در سنگنوردی شامل آسیب دست و مچ میشوند. در مطالعه حاضر که بیش از ۵۴۵ نفر از اعضای صعودکنندگان کانون انگلستان که دارای مصدومیتهای شدید در قسمت دست و مچ بودند جمع آوری شده است و در این پرسشنامه از صعودشان در طول تاریخ های مختلف پرسیده شده است اغلب اعضای گروه را مردان(حدود ۹۰ درصد) تشکیل میدهند، هر چند که زنان نیز در این بین مشاهده میشوند.. این اطلاعات به عنوان قسمتی از این بررسی روی آسیبهای روی دست و مچ جمعآوری شدهاند.
روشها
یک پرسشنامه به ۱۱۰۰ نفر از اعضای کانون صعودکنندگان انگلستان فرستاده شدهاست(شکل ۱). از اعضا خواسته شد تا نوع و سختی هر آسیبدیدگی دست و مچ گذشته را طبقهبندی کنند. این موارد شامل شکستگیها، دررفتگیها، صدمات مرتبط با له شدن(له شدگی)، سوختگیها، بریدگیها، ساییدگیها و آسیب تاندون میشوند. جزئیات گذشته هر یک از اعضای سنگنوردان ثبت شد. برای هر صعودکننده تعداد صعود در هر سال و متوسط درجه تکنیک هر یک از آنها در هر یک دهه از صعود حرفهای شان، یادداشت شد. درجه بندی نمرات داده شده به متوسط درجه حرفهای انگلیسی تبدیل شد. هر درجه متوسط از ۳(M) تا ۱۹(E6) نمره دهی شدند(جدول ۲). از این جزئیات، نمرات اختصاص داده شده به هر متوسط درجه تکنیک(۱۹-۳) با متوسط نمره روزهای یک سال که صعودکننده در طول یک دهه به صعود گذرانده است ضرب شده است. این نمونه برای هر دهه که هر صعودکننده، صعود کرده است برای هر دوره دهه صعود او در تاریخ محاسبه شده است. همه نمرات درجه تکنیک برای هر صعودکننده با هم جمع شدهاند تا مجموع نمره شدت صعود برای آن صعودکننده را بدهد(مثال ۱). این مدار عددی برای هر صعودکننده نمایندهی میزان صعود سنگنوردان در طول عمرشان است. از این اطلاعات، الگو و وقوع آسیبهای دست و مچ میتواند به میزان صعود مرتبط شود. اهمیت آماری با استفاده از آزمون Z برای برابری بین متوسط شدت صعود نمرات گروههای آسیب دیده و آسیب ندیده محاسبه شده است. یک مقدار اسمی P<0.05 استفاده شد تا اهمیت آن مشخص شود.
نتایج
در مجموع ۵۶۲ پرسشنامه بازگردانده شدند (۵۱٪)، ۱۷ تا کامل نبودند و از مطالعه کنار گذاشته شدند. بنابراین اطلاعات کامل برای ۵۴۵ نفر بودند(۵۰٪)؛ ۴۹۶ نفر از پاسخ دهندگان مرد و ۴۹ نفر زن بودند(۹٪). متوسط سن کوه نوردان در زمان تکمیل پرسشنامه ۵۰ سال بود(بین ۹۳-۲۳). و این به عنوان سناریوی “عضویت در زندگی” تایید شد. در این پرسش، ۱۵۵ صعودکننده بودند(۲۸٪) که دارای ۲۳۵ آسیب دیدگی دست و مچ بودند. متوسط سن در زمان وقوع آسیب دیدگی برابر ۳۳ سال بود(۶۳-۱۳). متوسط زمان بین وقوع آسیب دیدگی و اتمام این پرسنامه ۱۹ سال بود(۵۵-۱>). شکل ۲ درصد صدمات صعودکنندگان برای هر گروه سنی را نشان میدهد. متوسط نمره شت صعود کردن، ۳۲۸۱ در گروه آسیب دیده در مقایسه با ۱۸۷۷ در گروه آسیب ندیده بود. این قابل توجه بود(P=0.01). جدول ۳ انواع و فرکانس صدمات دست و مچ پایدار را نشان میدهد. آسیبهای تاندون انگشت رایجترین آسیبدیدگی بود(۳۳٪ از تمام آسیبها) که شامل آسیبهای نامشخص تاندون انگشت(۲۵٪) بود و آنها با A2 خاص پاره قرقره(pulley) مشخص شدند(۸٪). پارگی مچ، دست و انگشت در ۱۵٪ از صدمات در برخورد با سنگ در طول صعودشان یا سقوط یا افتادن از سنگها رایج بود. یک پنجم از صدمات، شکستگی دست بودند. این شامل مچ(۱۲٪) و شکستگی استخوان فالانکس/متاکارپ(۷٪) بود. اینها معمولا یک نتیجه افتادن از سنگ بود. دررفتگیهای انگشت شست و فالانکس در ۱۳٪ از تمام صدمات دست رایج بودند. سوختگی طناب، الگوی آسیب قابل توجه دیگری بود که در این آزمایش دیده شد(۹٪) که از سهل انگاری توسط یک همکار برای سقوط ناشی میشد. از دیگر صدمات کمتر رایج، رگ به رگ شدن بافت نرم مچ(۵٪). صدمات ناشی از له شدن دست(۴٪)، سرمازدگی(۱٪) و قطع شدن انگشت(۱٪) بود. متوسط سن صعودکنندگان و متوسط نمره شدت صعود نشان میدهد که تفاون معنی داری بین هر گروه آسیب وجود ندارد.
بحث
صدمات بین سنگنوردان رایج است. در طول صعود حرفهای شان ۸۳ تا ۸۹ درصد از صعودکنندگان یک مورد که حداقل یک آسیب حاد برای مدت ۱۰ روز یا بیشتر را داشت گزارش کردند. این صدمات حاد به طور عمده نتیجه یک کشیدگی تاندون/رباط یا افتادن هستند، که تقریبا نیمی در حین آموزش و دو سوم در حین صعود رخ دادهاند. صدمات استفاده بیش از حد نیز رایج است و در بیش از ۴۰٪ از سنگنوردان داخل سالن رخ می دهد. صدمات دست و مچ برای تقریبا نیمی از همه صدمات حاد صعود گزارش شدهاست.
این مطالعه نشان داد که مجموع ۲۳۵ آسیب در بین ۱۵۵ صعودکننده در ناحیه دست و مچ روی داده است. از تمام ۴۵۴ پاسخ، ۲۸٪ از صعودکنندگان که پاسخ داده بودند، یک آسیبدیدگی پایدار در دست یا مچ در طول عمرشان داشتهاند. در مقایسه، در یک نظرسنجی از ۱۳ درصد از جمعیت دانمارک این مورد یافت شد که در هر سال، ۰٫۰۳۷٪ دچار یک مصدومیت شدید دست یا مچ تا حد انتقال به بخش حوادث و اورژانس شدهاند. یک سوم از این حوادث مربوط به اوقات فراغت میشوند. متوسط سن افراد صعود کننده ۵۰ سال بود. اگر این افراد صعود نمیکردند، در دانمارک نرخ بروز صدمات، فقط تقریبا ۲٪ (۵۰*۰٫۰۳۷) از افراد دارای ۵۰ سال از صدمات دست و مچ رنج میبردند. براساس این آمار و ارقام، این نتیجه به دست میآید که اعضای کانون کوه نوردان، که کوه نوردان فعال هستند، بیش از ۱۴ برابر بیشتر از افراد معمولی در طول یک دوره از صدمات دست رنج میبرند.
این مطالعه اخیر روی وقوع صدمات ناشی از صعود از صعودکنندگان در مورد مسابقات صعود و سمپوزیوم صعود مطرح شده است. مسابقات معمولا شامل صعودکنندگان نخبهی جوان میشوند که در داخل یک محدوده کم سنی قرار دارند. این گروه ممکن است نماینده نوعی کانون صعودکنندگان نباشد. صعودکنندگان کانون انگلستان تنها کانون اعضا است که در سال ۱۸۹۸ تاسیس شدهاست. برای به دست آوردن عضویت، صعودکنندگان باید با اعضای موجود برای حدود یک سال صعود کند و سپس با رجوع به اعضا به طور رسمی به عنوان عضو پذیرفته میشود. آنها در درجات مختلف صعود میکنند و همچنین در تعداد هفتههای مختلف در طول زمان به صعود حرفهایشان سپری میکنند. بنابراین این مطالعه نماینده صعودکنندگان اختصاصی و باتجربه است که احتمالا به طور منظم در طول فعالیت صعود حرفهایشان صعود کردهاند.
متوسط نمرات شدت صعود، به عنوان عضو پذیرفته شده در این مطالعه به اعضا کانون صعودکنندگان، احتمالا از نمره صعودکننده نخبه که در مسابقات صعود شرکت میکند؛ کمتر است. پیدا کردن یک افزایش قابل توجه بین آسیبدیدگی در صعود زیاد و وقوع صدمات کمتر در دست و مچ ممکن است متوسط شدت صعود کمتر در اعضای کانون صعودکنندگان را در مقایسه با کوه نوردان نخبه جوان منعکس کند.
آسیبدیدگی تاندون انگشت رایجترین نوع آسیبدیدگی بود(۳۳٪). از همه آسیبدیدگیهای مطالعه شده انگشت ، دست، و مچ در ۱۳٪ از جمعیت دانمارک، ۶۰٪ جراحت، گوفتگی یا خراش بودند، ۹٪ رگ به رگ شدن، و ۵٪ آسیبدیدگیهای تاندون بوند. این طیف از آسیب در صعودکنندگان متفاوت است، که در آنها آسیب غالب شامل تاندون فلکسور(عضله خم کننده) میباشد. این انتظار میرود، همانطور که یک سری از حرکات دارای گشتاور زیاد تکراری انگشتان و دستها برای بالا رفتن از دیوار یا صخره نیاز است.
بسیاری از صعودکنندگان از تعدادی از گیرههای استاندارد اگرچه دیگر کمتر از گیرههای معمولی استفاده میشود. گیرهها در سنگنوردی نیرو زیادی را در فلکسور عمقی(عضله خم کننده) انگشتان و تاندونهای سطحی و مفاصل interphalangealا مرتبط وارد میکند. توزیع نیروها اغلب به نوع گیره اتخاذی بستگی دارد. این می تواند منجر به پارگی حاد یا التهاب حاد تاندون شود. رگ به رگ شدن بافت نرم مچ، ۵٪ از آسیبدیدگیهای دست را در بین صعودکنندگان کانون صعودکنندگان به خود اختصاص میدهد و احتمالا در دست گیرههای معکوس تکراری رخ داده است.
آسیبدیدگیهای قرقره(pulley) A2 در بیشتر مواقع زمانی اتفاق میافتد که از گیره های(crimp/cling grip) استفاده شده باشد، مخصوصا اگر با یک لغزش جای پا همراه باشد، نیروی وارده روی قرقره(pulley) را افزایش میدهد و باعث پارگی میشود. انگشتهای میانی و حلقه بیشتر شامل این امر میشوند. ؛ شکل ۳) معمولی قرقره(pulley) A2 باید ۴۰٪ بشتر از تاندون تنش را نگه دارد. گفته شده است که انگشتان بین مفاصل قرار گرفتهاند تا تاندون فلکسور(عضله خم کننده) pulleyها را به هنگام صعود تقویت کنند.
بولن و گانسون در یافتند که ۲۶٪ از صعودکنندگان در یک مسابقه انگلیسی شواهد بالینی پارگی pulley A2 قبلی خیلی بیشتر از صعودکنندگان اعضا کانون داشت(۲٪ از صعودکنندگان، ۸٪ از آسیبدیدگیها). مسابقات بینالمللی فقط شامل صعودکنندگان نخبه که برای صعود سریع در داخل سالن سخت آموزش دیدهاند و پس احتمالا بیشتر از متوسط صعودکننده متحمل این نوع از آسیبدیدگیها هستند. این نسبت از پارگی pulley A2 در بین صعودکنندگان اعضا کانون شاید بیشتر از ۸٪ از آسیبدیدگیهای مچ و دست است همانطور که تعدادی از این آسیبدیدگیها ممکن نیست که به طور دقیق تشخیص داده شوند و از این رو قسمتی از گروه آسیب تاندون انگشت غیر مشخص هستند. به هر حال اگر همه آسیبدیدگیهای غیر مشخص تاندون انگشت پارگی pulley A2 تشخیص داده نشده در نظر گرفته شوند؛ در بین اعضا کانون صعودکنندگان، وقوع پارگی pulley A2 هنوز فقط ۹٪ خواهد بود.
متوسط شدت صعود در بین صعودکنندگان که متحمل یک آسیبدیدگی حاد میباشند به طور قابل توجهی بیشتر از آنها در گروه آسیب ندیده هستند. با وجود تجربیات بیشتر، نمره شدت بیشتری نشان میدهد که یک صعودکننده وقت زیادی را بر روی مسیرهای خیلی سخت گذرانده است. از این رو، هر چه صعودکننده مسیر طولانیتر و سختتر را صعود کرده است بیشتر احتمال قرار گرفتن در معرض یک وضعیت را دارد که ممکن است آسیب ببیند. این موارد در مطالعه رایت(Wright) و همکاران به دست آمدهاند، در بین صعودکنندگان بیشتر محتمل بود که اگر آنها برای بیش از ۱۰ سال، صعود کرده باشند، مسیرهای سختتر را صعود کرده باشند، یا صعودکننده سرطناب بودند دچار آسیبدیدگی شدهباشند.
محدودیتهای مطالعه
محمحدودیتهای این مطالعه نرخ پاسخگویی ۵۱٪، تشخیص فردی تعدادی از آسیبدیدگیها، و فاصله زمانی بین آسیبدیدگی و تکمیل پرسشنامه هستند.
میزان پاسخگویی
به خاطر اینکه این پرسشنامه به عنوان یک متمم در روزنامه کانون صعودکنندگان گنجانده شده بود، اعضا ممکن است که آن را باز نکرده یا نخواندهاند، به نرخ پاسخگویی کم کمک کرده است. از این رو شناسایی و تماس به صورت جداگانه با افرادی که پاسخ نداده بودند نیز ممکن نبود. این میزان پاسخگویی کم ممکن است به این صورت نشان دادهشود که با توجه به عدم یا گزارش اغراقآمیز در مواجهه با آسیبدیدگیها تحت تاثیر قرار گرفتهاند. تمایل به گزارش اغراقآمیز کمتر محتمل بود زیرا این پرسشنامه قسمتی از یک مطالعه بزرگ بود که برای حضور بیماری در بین صعودکنندگان مقدماتی به نظر میرسد، و سوابق آسیبدیدگیهای قبلی دست و مچ در ضمیمه جمعآوری شدهاند. تمایل به عدم گزارش آسیبدیدگیهای دست یا مچ بیشتر محتمل بود، زیرا متوسط فاصله زمانی بین سن آسیبدیدگی و سن تکمیل پرسشنامه ۱۹ سال بود. در این مدت زمان، صعودکنندگان شاید به سادگی وقوع آسیبدیدگیهای کمتر شدید مچ و دست را فراموش کرده و آنها را گزارش نکردهباشند.
تشخیص فردی آسیبدیدگیها
بسیاری از آسیبدیدگیهای تاندون و بافت نرم که توسط صعودکنندگان گزارش شدهاند یا توسط خود یا توسط پزشک عمومی تشخیص دادهشدهاند.
فاصله زمانی
اکثر اعضا به کانون پیرامون سن ۳۰ و برای زندگی میپیوندند، پس متوسط سن صعودکنندگان را ۵۰ سال مشخص میکند. متوسط فاصله زمانی ۱۹ سال بین آسیبدیدگی و پرسشنامه یک تصویر تاریخی از بروز آسیبدیدگیهای صعود به جای یک عکس لحظهای از صعودکنندگان را ارائه میکند. در این مدت زمان، پیشرفت های قابل توجهی در تجهیزات موجود برای صعودکنندگان وجود داشته است و این احتمال وجود دارد که تعداد آسیبدیدگیهای ناشی از سقوط کاهش یابند. به عنوان نمونه، بسیاری از سوختگیهای طناب از جلوگیری از افتادن همکار ناشی میشوند. متوسط زمان وقوع سوختگی طناب برای ۱۵ نفر از صعودکنندگان ۳۱ سال پیش بود(محدوده ۵۵-۱۴). تازهترین سوختگی ناشی از طناب در گروه صعودکنندگان مطالعه شده به ۱۴ سال پیش برمیگردد. این احتمالا به توسعه ابزار مکانیکی نگهدارنده برمیگردد که در چند سال در دسترس قرار گرفتهاند. با این حال، این احتمال وجود دارد که رگ به رگ شدن، تاندون، و صدمات pulley در صعودکننده مدرن با افزایش محبوبیت و در دسترس بودن صعود از دیواره در داخل و خارج از فصل شایع تر است.
نتیجهگیریها
این مطالعه یک تصویر تاریخی از بروز آسیبدیدگیهای مچ و دست در کانون صعودکنندگان ارائه میکند. مهمتر این که شدت صعود بیش از یک توان حرفهای صعودکنندگان، بیشترین احتمال باقی ماندن این آسیبدیدگیها، بر خلاف نوع غالب به وجود آمدن یک آسیبدیدگی برای تاندونها یا pulleyهای انگشت را برآورد میکند.
دکتر منصورآقایی از ملی پوشان اسبق سنگنوردی کشورمان با این پایگاه در زمینه مقالات ورزشی (سنگنوردی) برای بهرمندی شما ورزشکاران از مقالات و پژوهش های به روز خود اعلام همکاری نموده اند.
?خلاصه از سوابق دکتر #منصورآقایی
?دانشجوی سال آخر دکتری بیوشیمی ورزشی دانشگاه تبریز
?استعداد درخشان و نخبه علمی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد
?تحصیل در مقطع دکتری دانشکده علوم ورزش کشور اوکراین
?نایب قهرمان آسیا در رشته سرطناب 1381 مالزی
?چندین عناوین ملی و بین المللی در رشته سنگ نوردی
?مدرس درجه 2 صعودهای ورزشی
?مشاور تغذیه ورزشی و بدنساز تیم های ملی
?تحقیق و مطالعه در خصوص رشته سنگ نوردی با بیش از 20 سال سابقه سنگ نوردی
?صفحه اینستاگرام دکتر منصور آقایی:
https://instagram.com/mansour.aghae
منابع
۱ Bollen SR. Soft tissue injury in extreme rock climbers. Br J Sports Med
۱۹۸۸;۲۲:۱۴۵–۷٫
۲ Holtzhausen LM, Noakes TD. Elbow, forearm, wrist, and hand injuries among
sport rock climbers. Clin J Sport Med 1996;6:196–۲۰۳٫
۳ Rooks MD, Johnston III RB, Ensor CD, et al. Injury patterns in recreational rock
climbers. Am J Sport Med 1995;23:683–۵٫
۴ Addiss DG, Baker SP. Mountaineering and rock-climbing injuries in US
national parks. Ann Emerg Med 1989;18:975–۹٫
۵ Maitland M. Injuries associated with rock climbing. J Orthop Sports Phys Ther
۱۹۹۲;۱۶:۶۸–۷۲٫
۶ Wright DM, Royle TJ, Marshall T. Indoor rock climbing: who gets injured?
Br J Sports Med 2001;35:181–۵٫
۷ Shea KG, Shea OF, Meals RA. Manual demands and consequences of rock
climbing. J Hand Surg [Am] 1992;17:200–۵٫
۸ Angermann P, Lohmann M. Injuries to the hand and wrist. A study of 50 272
injuries. J Hand Surg [Br] 1993;18:642–۴٫
۹ Bollen SR, Gunson CK. Hand Injuries in competition climbers. Br J Sport Med
۱۹۹۰;۲۴:۱۶–۱۸٫
۱۰ Bollen SR. Upper limb injuries in elite rock climbers. J R Coll Surg Edinb
۱۹۹۰;۳۵:S18–۲۱٫
۱۱ Wyatt JP, McNaughton GW, Grant PT. A prospective study of rock climbing
injuries. Br J Sports Med 1996;30:148–۵۰٫
۱۲ Brand PW. In: Clinical mechanics of the hand. St Louis: Mosby, 1985:30–۵۰٫
۱۳ Robinson M. Get a grip on injury prevention and treatment. Climbing 1988:108–۱۳٫
درباره نویسنده
دیدن این پست ها هم خالی از لطف نیست!
تمرینات استقامتی و مقاومتی بر روی دیواره بولدر از نیل گرشام
همچنان با سری تمرینات آسان استقامتی من همراه هستید؛ اما این ماه من چند جلسه را برای روز هایی در نظر گرفته ام که مایل نیستید فقدان هم طناب مناسب
انتشار کتاب “مجموعه مقالات تمرین ها و تکنیک های سنگنوردی” ترجمه «هامون نیکویی»
مجموعه ی پایگاه خبری ورزشی ایرانیان مفتخر است تا اولین مجموعه ی ترجمه-تالیفی خود را با حمایت جمعی از ورزشکاران و با نظر ویژه ی رئیس محترم فدراسیون جناب آقای
تمرین استقامتی بر روی دیواره بولدر
از: نیل گرشام Neil Gresham داشتن قدرت انفجاری برای چنگ زدن گیره ها در حرکت های سخت عالی است! اما اگر تعداد حرکت های سخت و یا طول مسیر زیاد
۰ نظر
بدون نظر!
شما میتوانید اولین نفر باشید در نظرات این نوشته!