ژوئن 12, 2016 ۰ نظر سعید حاجی بگلو

یکصد دلیل در پاسخ سوال چرا سنگنوردی میکنی? «بخش پایانی»

مقدمه مترجم:
این دلایل را تا انتها بخوانید چون در پایان به نتایج خوبی خواهید رسید. شاید بعضی از این دلایل برای شما ناخوشایند یا غیر منطقی به نظر بیایند ولی در پایان متوجه هدف نویسنده از کنارهم قرار دادن این دلایل خواهید شد. ضمن اینکه بنده به نوبه خود و با تجربه اندکی که دارم تمام این دلایل را از عزیزانی که به رشته سنگنوردی روی آوردند شنیده ام.
البته لازم به ذکر است که متن با کمی تغییر بعلت تفاوت های فرهنگی ترجمه شده است.

1- دست هایم پوست زیادی داشت یا به قول معروف پوست کلفت بودم.
2- از شیشه شکستن خسته شدم.
3- کوهستان خوبه چون در ماه های داغ تابستانی سرد است.
4- تو یک آفر ویژه ورزشی برنده شدم.
5- باعث می شود غم و غصه زندگی سرد ماشینی حس نشود.
6- یک احساس ترکیبی در علاقه به آلومینیوم و پلاستیک به ما می دهد.
7- دوست دارم اسکیت بازی کنم ولی خاطر ثبات مکانی مورد تمسخر قرار میگیرم.
8- برای اینکه در دسترس تر و بهتر از سنگنوردی نیست.
9- اینترنت الان کار نمی کند.
10- فکر می کردم سنگنوردی تمایلات و احساسات سیال من را زیباتر و استوارتر می کند.
11- در این دوره زمانی که تکنولوژی های نوین ریسک پذیری رو کاهش دادن، سنگنوردی سرگرم کننده و جذاب است.
12- برای اینکه در اینستاگرام لایک بگیرم.
13- همیشه به نوای موسیقیایی باد غبطه می خوردم.
14- برای پیدا کردن شکاف ها، حفره ها و طاقچه های کثیف که بینهایت مضحک و خنده دار است.
15- بخاطر اینکه کفش های کوچک پا را کوچک و زیبا میکنند.
16- میخواستم ارزش و اعتبارم برای خودم و اعتماد به نفسم رو امتحان کنم و بسنجم.
17- برای کسب کردن احترام خانواده مخصوصا پدر. (البته این مورد کلا جواب نمی دهد)
18- در مقایسه با کوهنوردی، سنگنوردی ساده تر است.
19- چون باعث می شود طعم نوشیدنی ها بهتر بشوند.
20- عاشق پوشیدن لباس های تنگ و چسبنده هستم.
21- برای کاهش درصد چربی و کاستن وزن بدن به انگیزه نیاز داشتم.
22- کلاه فقط زمانی که مشغول بولدرینگ هستم زیباتر وبهتر به نظر می رسد.
23- وقتی دست هایم با گچ سنگنوردی سفید می شوند حس میکنم روح هستم.
24- داشتن باور بزرگ و عالی مانند دو بال، به من اجازه پرواز می دهد.
25- بخاطر اینکه قبل از 2 نیمه شب بخوابم؛ برای صعود های آلپی و سنگنوردی خیلی ایده آل هستم.

26- دنبال به دست آوردن عضلات تکه تکه و جذاب هستم.
27- قبلاً یک فول بادی داشتم که خیلی قدرتمند و خوب بود.
28- از زمین سخت و سرد خسته شدم و به ارتفاعات پناه بردم.
29- راه رفتن با افتادن و سقوط کامل و سرگرم کننده می شود.
30- چون اسم شفت قاشقی برای من خنده آور و جالب بود.
31- چون فیلم هایی که با دوربین گو پرو گرفته می شوند نهایت پتانسیل صحنه را نمایش می دهند.
32- برایم جالب بود و کنجکاو بودم که التهاب تاندون پس از ضربه خوردن چگونه خواهد بود.
33- نسبت به تمام ورزش هایی که مردم میگویند باید برای آن کلاه ایمنی استفاده کنی درباره سنگنوردی احساس غرور می کنم.
34- نمی توانم زیاد شکست بخورم.
35- می خواستم کاری انجام بدهم که آزادانه بتوانم بدون لباس فعالیت کنم.
36- به دنبال شباهت به اسطوره های غیرواقعی ولی زیبا مثل ملوان زبل بودم.
37- می خواستم با خرید لوازم از محصولات شرکت بلک دیاموند به تقویت فروش آن شرکت کمک کنم.
38- تلویزیون بعد از مجموعه افسارگسیخته هیچ برنامه خوبی نداشت که تماشا کنم.
39- تکنیک های بولدرینگ باید در جای خودشون پیاده شوند.
40- هیچ چیز مثل سنگنوردی نمیتواند با مرد عنکبوتی قابل قیاس باشد.
41- باعث می شود طعم همبرگر بهتر شود.
42- در نزدیک سایت سنگنوردی زندگی می کنم پس انتخاب دیگری نداشتم.
43- میخواستم جنس مخالف رو تحت تأثیر قرار بدهم و جذب کنم. (این مورد هم جواب نمی دهد)
44- بهترین راه استراحت در زمان ثبت رکورد سرعت حلقه کردن طناب است.
45- عاشق دستوراتی هستم که با فریاد اعلام شوند.
46- انگشتان لاغر برای صعود در شکاف ها خوب هستند.
47- برادر بزرگترم در روی دیواره و مسیر صعود به من نچسبیده است.
48- شنیدم که امکان دارد سنگنوردی به المپیک برود و من هم دنبال مدال هستم.
49- چون برای تیم فوتبال انتخاب نشدم.
50- پول زیادی داشتم و نمیدونستم چجوری خرجش کنم.

51- از کلاس یوگا بیرونم کردند و ورزشی رو نیاز داشتم که بتوانم از شلوار یوگا استفاده کنم.
52- فکر طلایی و ارزشمندی داشتم که میخواستم در پوشش این ورزش تکمیلش کنم.
53- نیاز داشتم حس هجوم آدرنالین رو در وجودم حس کنم.
54- برای یاد گرفتن بازی نینجاهای جنگجوی آمریکایی خیلی خوب هست.
55- مادرم همیشه نگران من است که این نگرانی از عشق همیشگی و بی حد او به من است و سنگنوردی باعث می شود این عشق را همیشه حس کنم.
56- می خواستم در مسابقات 8a برنده شوم.
57- دوست داشتم در تنگنا بودن را تجربه کنم
58- نمیدونستم که شما هم می توانید روی دیواره بلک دیاموند راه برید.
59- فکر می کردم صخره ها سرد هستند و دوست داشتم آنها را لمس کنم.
60- دوست داشتم قهرمانی مثل سیلوستر استالونه در فیلم ها باشم.
61- آسیب دیدن انگشتان و دستم باعث خوشحالیم و اقناع و ارضای حس خودآزاریم می شد.
62- می خواستم بازی گلف و قلعه های سنگی رو ترک کنم و با این رشته ورزشی فقط می تونستم این کار رو بکنم.
63- عاشق این هستم که به دوستانم یادآوری کنم تنفس کنند.
64- فکر می کردم ممکن است گنج گمشده را در بالای برج صحرا پیدا کنم.
65- دوست داشتم از انواع سرگرمی ها لذت ببرم.
66- می خواستم مهارت های فرار از زندان را یاد بگیرم.
67- طعم پیتزا را برایم دلچسب تر می کند.
68- خیلی خارق العاده و عجیب بود برای من که چطور ممکن است زندگی دوستانم در دست من باشد.
69- راه مناسبی برای فراموش کردن سختی ها و احساسات طاقت فرسای روزمره است.
70- باعث آزادسازی مسیر عروق و شریان های خونی بدن و در نتیجه خون رسانی بهتر می شود.
71- بالا رفتن از صخره ها سریعتر از دور زدن آنهاست.
72- چون در انجمن های اینترنتی مباحث اصول اخلاقی عضو شده بودم.
73- زندگی در جامعه مدرن خیلی برای من راحت می گذره و سهل است.
74- برای من جالب بود که یک وسیله کوچک چطور می تواند وزن من را تحمل کند.
75- نمی توانم کاری کنم که از من روی کتاب ها امضا بگیرند ولی اینطوری من را دنبال می کنند.

76- بهترین تمرین برای بند بازی است.
77- تنها راهی بود که بتوانم بوسه وارونه مرد عنکبوتی را تکرار کنم.
78- عاشق بردن بسته های سنگین (کوله بهمراه لوازم فنی) در مسافت های طولانی هستم.
79- با هارنس خوب به نظر می رسم هر چند که کمی مضحک می شوم.
80- خواستم تمرین کنم که چگونه می توان با زخم مزمن انگشت زندگی کنم.
81- باز کردن گره طناب باندازه حل کردن یک پازل مهیج و سرگرم کننده است.
82- اخبار گشایش دیواره ها رو می شنیدم و فکر کردم که من هم میتوانم این کار را انجام بدهم.
83- از دنبال کردن و مطالعه تاریخ و فرهنگ خسته شده بودم.
84- شلوغی پای کارگاه های فرود بهترین جا برای دوست یابی است.
85- بهترین راه برای حس کردن طعم واقعی شکلات است.
86- مصمم بودم در سری بعدی مستند سنگنوردی Reel Rock حضور داشته باشم.
87- برای جشن تولد خیلی از دوستانم به سالن ورزشی دعوت شده بودم.
88- شلوارم خیلی تمیز و عاری از هرگونه چاپ یا طرح کار دست بود.
89- صعود انفرادی در زیر آب شدید (آبشار) خیلی مناسبتر و بهتر از استخر رفتن است.
90- می خواستم تلاش کنم بدنم رو به شکل مثلث وارونه در بیاورم.
91- می خواستم شخص اول مهمانی ها باشم.
92- از سقوط آزاد امن تر است.
93- باور و احساس محیط های طبیعی با پودر سفید بهتر است.
94- تنها راه غلبه بر ترس سقوط کردن از صخره های زندگی (شکست در مشکلات) است.
95- به بازی یخ نورد علاقه داشتم و برای همین سنگنوردی رو انتخاب کردم.
96- سیاه شدن دست ها بخاطر اصطکاک طناب باعث می شود فکر می کنم مکانیک هستم.
97- چون رویای این را داشتم که غیر رویایی و واقعی فکر کنم و تصمیم بگیرم.
98- به اشتراک گذاری لحظات و خاطرات خوب و به یاد ماندنی با دوستانم علاقمند بودم.
99- دنبال داشتن یک زندگی خوب، حرفه ای و تضمین شده بودم.
100- عاشق راپل بودم.