ستاره ای در حال طلوع – دختر یازده ساله با درجه سختی مردانه!

مصاحبه  با “انجی اسکارث جانسون ” (Angie Scarth Johnson)

مصاحبه توسط سردبیر قسمت اسپانیایی زبان سایت 8a، ایگناسیو سان دوال انجام شده.

مترجم: هامون نیکویی (گروه کوهنوردی و سنگوردی مهرگان بابلسر)

** انجی دختر یازده ساله ی استرالیایی است که موفق شد در سن 9 سالگی صعودهایی با درجه سختی 8c/b انجام دهد. لازم به ذکر است که او چندین مقام مختلف در رده ی سنی نوجوان در مسابقات رسمی استرالیا در سالهای 2012 و 2013 و 2014نیز کسب کرده. کمپانی نورت فیس استرالیا اسپانسر اوست. و اگر این روند ادامه پیدا کند او از ستارگان پرفروغ سنگنوردی خواهد شد.

اولین گفتگوی من با انجی و خانواده اش به یک سال قبل بر میگردد، زمانی که کارلوس لوگرونو واسطه ی این ارتباط شد تا من بتوانم مستقیما با انجی و خانواده اش در رابطه با رفع ابهامات موجود مبنی بر صعود مسیر “خوش آمدید به تیخوانا” با درجه ی سختی 8C –(در کشوراسپانیا در منطقه رودِلار)- گفتگو کنیم. با توجه به اینکه ما قبلا در سایت خودمان خبری کار کرده بودیم که طبق آن درجه ی سختی صعود را زیر سوال برده بودیم فکر نمی کردیم گفتگوی ساده ای باشد! اما اینطور نشد. در آن خبر که به دست ما رسیده بود و ما منتشرش کرده بودیم اینطور گفته شده بود که انجی مسیر اصلی را صعود نکرده و با کمی انحراف از مسیر اصلی ، کراکس اول را نادیده گرفته بنابراین درجه ی سختی به 8b+ تقلیل پیدا میکند. در این گفتگوی صمیمی انجی صادقانه توضیح داد که در آن روز چه اتفاقی افتاده که منجر به این اشتباه سهوی شده است و من چه قدر احساس خجالت و شرم کردم که چطور با انتشار و بزرگنمایی آن خبر، تلاش خارق العاده و صعود بی نظیر یک سنگنورد جوان را تحت الشعاع قرار دادم. از حیث رسالت روزنامه نگاری صادقانه با توجه به تعداد زیادی پیام که از شاهدان در صحنه داشتیم ما موظف به انتشار آن خبر بودیم ولی از بعد اخلاقی ماجرا می توانست انتشار خبر به نحوی باشد که تمام تلاش انجی با توجه به سن کمش زیر سوال نرود.

• سنگنوردی را از چه زمانی شروع کردی و چطور این استعداد را در خودت کشف کردی؟

من از 7 سالگی شروع به سنگنوردی کردم . من از هرچیزی که اطرافمان بود بالا می رفتم و عاشق بالارفتن از درختان بودم در حین همین شیطنت ها از درخت افتادم و دچار جراحت شدم و مادرم مجبور شد برای کنترل من مرا به باشگاه سنگنوردی ببرد.

• بین سنگنوردی در باشگاه تا طبیعت چقدر زمان صرف کردی؟ اولین بار که در طبیعت روی صخره ی واقعی بودی ترسیدی؟ چه حسی از ارتفاع داشتی؟

من حتی برای صعود سرطناب در باشگاه هم خیلی کوچک به حساب می اومدم! بعضی از هم باشگاهی ها که متوجه علاقه و استعداد من شده بودند مرا با خودشان به طبیعت بردند و آموزشم دادند. دقیقا اولین صعود من در طبیعت 6 ماه بعد از شروع سنگنوردی در باشگاه بود. بنابراین خیلی طول نکشید که من به طور جدی شروع به سنگنوردی در بیرون از باشگاه کردم و اولین صعود 6C را وقتی 7 ساله بودم انجام شدم و همین موقع بود که واقعا خودم را باور کردم.

• این روزها در شرایط نرمال چقدر درهفته تمرین میکنی؟

من سه روز در هفته روی دیواره ی بولدرینگ خودم در خانه تمرین میکنم و آخرهفته ها را هم در طبیعت کار میکنم.

• روی تمرینات مربی ها و آموزش دهنده ها حسابی باز کردی؟

نه! من آموزش دهنده ندارم! چندماهی درگیر آموزش آنلاین بودم که خیلی برای من پاسخگو نبود بنابراین شروع به خودآموزی کردم. من از 8 سالگی برنامه ی تمرینی خودم رو خودم می نویسم و طراحی میکنم و به نظرم تا امروز خوب جواب داده. البته مهمترین مشکل برای من که تنها تمرین میکنم مساله ی انگیزه است. البته من سعی میکنم با هدف گزاری های مقطعی و سنگنوردی با دوستان بزرگسالم و راک تریپ های فصلی سعی میکنم این انگیزه رو حفظ کنم.

• چطور به درس و مدرسه میرسی وقتی مجبوری اینهمه زمان برای تمرینات صرف کنی و بخش زیادی از سال هم مشغول سفرهای ورزشی هستی؟

در حال حاضر وقتی در سفر هستم سعی میکنم در مدارس آنلاین که معروف به تدریس از راه دور هستند به تحصیلم ادامه بدهم. در کشور استرالیا اگر محصل ویا والدینش به خاطر شغل یا ورزش مجبور به سفرهای متعدد باشند این اجازه به آنها داده می شوند. سیستم آموزشی استرالیا معتقد است این سفرها به نوعی خودش آموزش است چراکه محصل فرصت مطالعه و آشنایی با تاریخ و فرهنگ های مختلف را به دست می آورد.

• آیا از لحاظ آمادگی جسمانی همیشه در شرایط خوبی بودی؟

من در سن خودم در همه ی ورزشها خوب بودم . البته فکر میکنم قدم کمی کوتاه است (139 سانتی متر) که البته به خاطر این مساله بسکتبال بازی میکنم و همینطور در دو میدوانی هم خیلی خوب هستم.

• در تحصیل به طور مشخص از چه چیزی متفری و به چه چیزی علاقه مند هستی؟

از ریاضی بیشتر از همه چیز بدم می آید و اصلا در آن خوب نیستم. تربیت بدنی و تاریخ از دروس مورد

علاقه ی من هستند.

• ما شنیدیم تو یک ریشه ی اسپانیایی هم داری؟ اگر درست شنیدیم میشه اصل ماجرا رو بدونیم؟

پدربرگ و مادربزرگم از اهالی کادیز اسپانیا بودند که به اروگوئه مهاجرت می کنند زمانی که مادرم به دنیا آمد آنها به اس

ترالیا مهاجرت می کنند من در استرالیا متولد شدم و و در عین حال شهروندی اسپانیا هم به من تعلق گرفته و این باعث میشه راحت تر برای سفرهای طولانی به اسپانیا تردد کنم.

• خواهر و برادری هم داری؟ اگر داری آنها یا پدر و مادرت هم سنگنوردی میکنند؟

من دو خواهر بزرگتر از خودم دارم. دزیره 23ساله و گابریلا 17 ساله. گابریلا به سنگنوردی داخل سالن علاقه مند است و در یک باشگاه در استرالیا تمرین میکند. والدین من سنگنوردی نمی کنند. پدرم هر از گاهی برای تفریح روی مسیرهای ساده تر تلاش میکند ولی بیشتر دوست دارد که حمایتچی من باشد. با اینکه والدین من واقعا ورزشکار حرفه ای نیستند ولی برای کمک به من مدام در حال مطالعه هستند.

• سال قبل در حین صعود بین دو مسیر “به تیخوانا خوش آمدید-8C” و “تیخوانیتا-8b+” دچار اشتباه شدی که بیشتر به خاطراطلاعات نادرستی بود که در کروکی مسیرها به تو داده شده بود؟ درسته؟

من برای صعود مسیر به تیخوانا خوش آمدید دچار اشتباه نشدم من میخواستم همین مسیر را صعود کنم ولی من نمی دانستم که دقیقا سمت چپ این مسیر و چسبیده به آن مسیر دیگری وجود دارد و هیچ اطلاعاتی در این زمیه در هیچ جا وجود نداشت که مسیر سمت چپی تیخوانیتاست و یک مسیر مجزاست. من مطمئن هستم که خیلی از سنگنوردان دقیقا مثل من این مسیر را صعود کردند و درجه ی سختی 8c معرفی کرده اند، برای اثبات ادعای من شما می توانید روی یوتیوب فیلمهای زیادی از این صعودها ببینید. من ابتدا روی مسیر “خوش آمدید…” شروع کردم بعد از کوئیک دوم کمتر از یک متر به سمت چپ منحرف شدم و زمانی که کوئیک سوم رو میزدم دوباره روی مسیر اصلی بودم. وقتی من متوجه اشتباه خودم شدم سعی کردم سختی صعودم را 8b+ معرفی کنم چون نمی خواستم مورد انتقاد قرار بگیرم و محکوم به تقلب شوم و همینطور دوست داشتم صادق باشم و همه بدانند دقیقا چه اتفاقی افتاد و من چطور مسیر را صعود کردم و در عین حال این اصلا به این معنی نیست که من اشتباه صعود کردم بلکه من راه ساده تری برای صعود پیدا کردم که خیلی از سنگنوردان دیگر هم همینکار را انجام داده اند اما صادقانه سختی مسیر خودم را کاهش دادم.

• زمانی که فهمیدی این اتفاق افتاده و تو از مسیر سخت تر به سمت مسیر ساده تر منحرف شدی چه حسی داشتی؟

در لحظه خیلی ناراحت بودم تصور کنید تعداد زیادی از افراد می گفتند تو نتوانستی مسیر اصلی را صعود کنی؛ اما والدینم میگفتند مهم نیست چون تو خاصی و تا همینجا هم کار بزرگی انجام داده ای.

• بعد از همه این مسائل و حرف و حدیثها تو دوباره روی مسیر اصلی تلاش کردی و موفق شدی که آنرا هم صعود کنی و این فوق العاده است. می تونی توضیح بدی که این پروسه چطور بود؟

ابتدای امر وقتی برگشتم اسپانیا واقعا فکر نمی کردم بخواهم دوباره روی این مسیر تلاش کنم با تلاش به ذهنیت موجود و اتفاقاتی که افتاده بود از الحاظ روحی فکر نمیکردم اینکار چیزی به من اضافه کند. اما یک ماه قبل در اولین سفرم به رودلار تصمیم گرفتم یه نگاه دیگر به آن مسیر بیندازم و آنجا کارلوس لوگرونو را دیدم که در حال رول کوبی جدید مسیر بود طوری که دیگر کسی دچار اشتباه مشابه من نشود و همین باعث شد که تصمیم بگیرم که دوباره روی مسیر تلاش کنم. حالا من دوباره در رودلا بودم و از لحاظ روحی آماده ی اینکار بودم. من میخواستم به خودم اثبات کنم که میتوانم این مسیر را از هر دو روش صعود کنم . من متوجه شدم که این صعود برای من فقط یک چالش روحی-روانی است وگرنه کراکس پایینی که استیل بولدر دارد روی هر دو مسیر تیخوانیتا و به تویخوانا خوش آمدید برای من بسیار ساده بود کراکس اصلی برای من کراکس بالایی مسیر بود که دقیقا قبل از کارگاه زنجیری قرار دارد چون با توجه به قد من رسیدن به آن نقطه سخت تر بود چون نمی توانستم مستقیم به کارگاه دسترسی داشته باشم و مجبور بودم از چند گیره ی ناخنی ریز استفاده کنم تا نهایتان به کارگاه برسم کاری که سال قبل هم انجام داده بودم. زمانی که صعود انجام شد واقعا از خودم راضی بودم که توانستم هر دو مسیر را صعود کنم.

• تبریک میگم بهت حالا که اولین 8c خود را روی مسیر “ال اسپیادیمونیس” در مارگالِف صعود کردی . میتونی پروسه ی این صعود رو هم بگی؟

این مسیر توسط “ایکر پو” و “دنیل آندرادا” به من  توصیه شد و من فکر کردم که باید امتحانش کنم. کلا این صعود برای 4 روز زمان برد. منطقه ی مارگالف خیلی سرد بود من یک مصدومیت جزئی در یکی از انگشتهام داشتم من دو راه بیشتر نداشم یا باید برای

رفع مصدومیت صبر میکردم که روزهای سردتری مواجه میشدم یا اینکه رو مسیرهای ساده تری تلاش کنم. در عین حال نمی خواستم مصدومیت انگشتم بیشتر شود بنابراین مجبور بودیم وقتی سردتر میشد صعود را متوقف کنم. هیچ دو گیره ی تعریف شده ی نرمال مسیر برای من با توجه به قدم قابل دسترسی نبود و مجبور بودم از گیره های ریز و ناخنی ترسناک حد فاصل آنها استفاده کنم. زمانی که موفق شدم مسیر را صعود کنم واقعا خوشحال بودم.

• هنوز برای صعود در اسپانیا زمان هست، برنامه ی بعدی چیه؟

من دهم ژوئن باید به استرالیا برگردم، من تا پایان می در اسپانیا می مانم و بعد به جنوب فرانسه میروم. من در حال حاضر به تمام چیزهایی که برنامه ریزی کرده بودم دست پیدا کردم؛ بنابراین برای مسیر خاصی برنامه ندارم و فقط میخواهم مسیرهایی که برای تمریناتم مفید است و دوستشان دارم صعود کنم. اگر با یک مسیر چالشی مواجه شوم حتما تلاش میکنم و طبق برنامه بیشتر می خواهم رو مسیرهایی تلاش کنم که از لحاظ روحی برای درجه های بالاتر مرا آماده کند. در عین حال میخواهم بیشتر روی صعودهای آنسایت کار کنم چون

واقعا از نقطه ضعف های من به حساب می آید که بیشتر به خاطر قد کوتاه من است که در حین صعود دید خیلی خوب به حد واسط رول ها و گیره ها ندارم.

• اینطور به نظر میرسه که سخت ترین مسیرهای خودت رو در اسپانیا انتخاب میکنی؟ آیا به این دلیل است که بقیه سال رو برای این صعودها تمرین میکنی تا اینجا بهتر صعود کنی یا اینکه در استرالیا هم از این دست صعودها داری؟

اسپانیا محیط مورد علاقه ی من برای سنگنوردی است چون دوست دارم روی گیره های ناخنی و پاکتی صعود کنم. در اسپانیا مسیرهای فوق العاده ی زیادی وجود دارند که دست شما را برای انتخاب باز می گذارند. من در ادامه هم می خواهم سالی یکبار به اسپانیا بیایم و این انگیزه ی مرا زنده نگه میدارد. سنگنوردی در استرالیا خیلی مشکل است به خصوص برای افراد قد کوتاه، مسیرها عموما مناسب قد و قواره ی من نیست و به خاطر نوع صخره ها حدفاصل گیره های اصلی گیرهای حدواسط فرعی مناسب وجود ندارد. استرالیا مسیرهای فوق العاده ای برای سنگنوردی دارد و منتظرم تا کمی قدم بلندتر شود تا روی این مسیرها هم تلاش کنم.

• بهترین استایل سنگنوردی برای خودت را چه میدانی؟

من بیشتر سنگنورد رشته ی اسپورت هستم اما مسیرهای کوتاه قدرتی را هم خیلی دوست دارم.

• در رقابتها و مسابقات هم شرکت میکنی؟ اگر شرکت کردی چطور بوده؟

من از هفت سالگی قهرمان مسابقات ملی لید استرالیا در رده سنی D  بوده ام و به مدت سه سال تا 2014 این مقام تکرار شد. سال 2015 پدر بزرگ و مادربزرگم هر دو فوت شدند و من نمی توانستم در مسفات بولدر آن سال شرکت کنم.

• اسطوره ی سنگنوردی تو چه کسی است؟

من اسطوره و قهرمانان متفاتی در سنگنوردی دارم ولی به نظرم “آشیما*” سنگنوردی است که حدود سنگنوردی را به ویژه برای زنان جا به جا کرده است.

• آیا در رشته های دیگر سنگنوردی هم کار میکنی مثل بولدر، ترد،دیواره، یخ و…؟ اگر کار میکنی کدام یکی را بیشتر دوست داری امتحان کنی؟

من واقعا بولدرینگ را دوست دارم ولی خیلی فرصت انجامش را ندارم. با توجه به اینکه من در منطقه ی بلو-مونتین استرالیا زندگی میکنم فرصت بیشتری برای دیواره نوردی دارم و هرازگاهی هم انجامش میدهم. من در زمینه ی ترد تازه شروع به یادگیری کرده ام و به نظرم فوق العاده سخت و ترسناک می آید!

• سفر رویاهای سنگنوردی تو به کجاست؟

من هرسال یک سفر رویایی جدید دارم! چون هرسال قوی تر و بلند تر میشوم و این برای من چیزهای سختری را مقدور میکند.

• می تونی به ما بگی بهترین نتایج تو در فلاش، آنسایت و ردپوینت در بولدر و اسپورت چی بوده؟

بهترین آنسایت من 7c، بهترین فلاشم مشابه آنسایت من استچون من عمدتا با والدینم به سنگنوردی میروم و آنها نمی توانند درزمینه ی فلاش کردن مسیر کمک خاصی به من بکنند؛ در هر صورت اینقدر قد کوتاه هستم که فعلا خیلی به فلاش فکر نمیکنم. بهترین ردپوینت من 8c است و بولدرینگ هم V9/7C. شاید سال بعد بیشتر روی بولدرینگ تمرکز کنم.

*آشیما سنگنورد 15 ساله ای است که به عنوان اولین سنگنورد زن در دنیا که موفق به صعود 5.15 شده است اسمش را در تاریخ سنگنوردی ماندگار کرد.